دبیرستان 15 خرداد

دبیرستان 15 خرداد

وبگاه دبیرستان 15 خرداد ساری
دبیرستان 15 خرداد

دبیرستان 15 خرداد

وبگاه دبیرستان 15 خرداد ساری

ارتش در شهریور 1320


در طول تاریخ، و به ویژه پس از تأسیس سلسله صفویه، با توجه به تهدید استقلال و تمامیت ارضی کشور از سوی دولتهای همسایه، تقویت بنیه دفاعی کشور مهمترین رکن تصمیم‌گیریها و سیاستگزاریهای دولتهای ایران بوده است. پس از شکست ایران از روسیه در عهد فتحعلی شاه قاجار، نیاز به بازسازی قوای دفاعی هم از نظر سازماندهی و ساختار و هم از نظر تأمین تجهیزات و تسلیحات جدید و پیشرفته، بیش از پیش احساس گردید. چون برآورده شدن این نیاز و تشکیل ارتشی نیرومند با اهداف استعماری قدرتهای همسایه ایران تضادی بنیادین داشت، بنابر این، هیچ کدام از سلاطین قاجار و دولتهای آنها در برآورده ساختن این هدف توفیقی نیافتند. به همین علت، حتی در نهضت مشروطه هم به رغم تأکید علمای نجف بر تشکیل یک ارتش نیرومند که قادر به دفاع از کیان کشور باشد، باز هم این هدف درگیرو دار کارشکنی‌های قدرتهای همسایه برآورده نشد.




پس از آنکه در روسیه انقلاب بلشویکی رخ داد و بریتانیا هم به دلیل مشکلات گوناگون داخلی و خارجی ناشی از جنگ جهانی اول، ناگزیر گردید نیروهای نظامی خود را از ایران فرا بخواند، تشکیل نیرویی نظامی برای پر کردن این خلاء و حمایت از حکومت کودتا و تأمین امنیت موردنظر بریتانیا در دستور کار قرار گرفت. بدینگونه است که رضاشاه اجازه، و به بیان دیگر، مأموریت یافت که این نیروی نظامی را تشکیل و سازماندهی نماید و خود را به عنوان مبتکر بزرگ و اصلی تأسیس ارتش نوین ایران وانمود سازد. این ارتش در سرکوبی ملت ایران و تحکیم حکومت کودتا و تعمیق اختناق و دیکتاتوری موفقیت بسیاری داشت و رضاشاه در مرداد 1320، یعنی چند صباحی پیش  ادامه مطلب ...

مردم و نهضت ملی


 

نفت یکی از مهمترین مقوله‌هایی است که بدون تردید نقشی بنیادین در اقتصاد سیاسی کشورمان داشته و در پیدایش و بروز بسیاری از رخدادها و تحولات ریز و درشت جامعه نقشی محوری ایفا کرده است. شاید آن روز که مظفرالدین شاه و صدراعظم او، امین السلطان، در سال 1280 ه.ش/ 1901 م امتیاز این مادۀ مهم را، که هنوز کشف نشده و در زیرزمین مدفون بود، به ویلیام ناکس دارسی واگذار کردند، چندان به اهمیت و نقش آن در اقتصاد و روابط بین المللی و همچنین در اقتصاد و سرنوشت کشور پی نبرده بودند. نکته‌ای که در این نوشته مورد نظر است این است که به هر حال، در یک نظام استبدادی طبیعی است که سرنوشت این سرمایۀ ملی در دست شاه بوده و تصمیم گیری دربارۀ آن منحصراً در اختیار او باشد. روشن است که مردم، یعنی صاحبان اصلی، در این میان هیچ گونه حضوری ندارند.

 

پس از آنکه نهضت مشروطیت به پیروزی رسید و مردم با انتخاب نمایندگان خود برای مجلس شورای ملی، در مسائل کشور حضور پیدا کردند، نیز همچنان از تصمیم گیری در مقولۀ نفت برکنار ماندند، زیرا مجالس شورای ملی اگر چه قرارداد دارسی را لغو نکردند، اما هیچ گاه آن را تصویب هم نکردند. همچنان که نفت در راه اندازی چرخۀ صنعت کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی، اهمیت بیشتری پیدا می‌کرد، نگرانی بریتانیا دربارۀ ادامۀ بهره برداری از نفت ایران بیشتر می‌شد. به بیان دیگر، مطلوب بریتانیا آن بود که اولآً بهره برداری او از نفت ایران همچنان استمرار داشته باشد، ثانیاً فعالیت او جنبۀ قانونی پیدا کرده به گونه‌ای که با تغییر دولتها و دگرگونی اوضاع سیاسی، منافع نفتی او آسیب نبیند. یکی از اهداف آن دولت از انعقاد قرارداد 1919 و پس از آن، کودتای سوم اسفند 1299 نیز تأمین همین خواسته بود.

 

در چنین بستری بود که دست اندرکاران رژیم پس از کودتای 1299 با توجه به   ادامه مطلب ...

گزارشی درباره قتل محمد فرخی یزدی


محمد فرخی یزدی شاعر بلندمرتبه و آزادیخواه ایران در سال 1267ش در یزد متولد شد و در 24 مهر ماه 1318ش در بیمارستان زندان موقت شهربانی به قتل رسید. پیش از او بسیاری از رجال، سیاستمداران و آزادیخواهان برجسته کشور که در صدر همه آنها سیدحسن مدرس قرار داشت با روشهایی مشابه جان خود را از دست داده بودند. فرخی یزدی به هنگام مرگ بیش از دو سالی بود که به جرم «اسائه ادب به بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی» در زندان به سر می‌برد. قرار بود فرخی پس از سه سال زندان آزادی خود را بازیابد. اما دستگاه مخوف شهربانی رضاشاه نظیر آنچه طی سالیان گذشته مکرر انجام داده بود بار دیگر دست به کار قتلی شد و با آمپول هوای پزشک احمدی جلاد دهها تن از مردمان آزاده این کشور در حمام بیمارستان زندان موقت شهربانی (و در تاریخ 24 مهر ماه 1318) به حیات محمد فرخی یزدی شاعر آزادیخواه و دلیر خاتمه داده شد. آنچه در زیر می‌آید گزارش فتح‌الله بهزادی پزشکیار وقت بیمارستان زندان موقت شهربانی است که پس از سقوط رضاشاه از سریر سلطنت درباره روند و کیفیت به قتل رسیدن محمد فرخی یزدی به دادگاهی که جهت تعقیب جانیان دوره مذکور تشکیل شده بود ارائه داده است. بهزادی و همکارش علی سینکی در شب حادثه در بیمارستان فوق کشیک داشته اند. یادآور می شود که مدت کوتاهی قبل از شب حادثه محمد فرخی یزدی را به عنوان زندانی ای که دچار بیماری شده است از بند و سلول مربوطه به بیمارستان منتقل کرده و در حمام! بیمارستان بستری کرده بودند تا چنانکه دلخواهشان بود توسط پزشک احمدی مداوا نمایند.


عین گفته‌های فتح‌الله بهزادی

         .... قبلاً از طرف اداره زندان محمد یزدی سرپاسبان آمده، شیشه های پنجره اطاق حمام را گل سفید زده و پنجره‌های اتاق حمام را گرفته و مسدود نمودند، و روز 21/7/18 فرخی را به آن اطاق انتقال دادند. و دستور دادند که کسی حق ندارد به اطاق حمام داخل شود و درب را قفل کردند و کلیدش را   ادامه مطلب ...

حزب منفردین


محمدرضا پهلوی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 ش دوران حکومت استبداد مطلقه خود را آغاز کرده بود و با در دست گرفتن کلیه نهادها و مراجع قضایی و سیاسی کشور به قدرت مطلقه بدل شده بود، سعی داشت با بر مسند نشاندن نخست‌وزیران بله قربان‌گوی و غلامان حلقه بگوش اقتدار خود را حفظ کند. به همین منظور منوچهر اقبال به صدارت رسید تا راه را برای رسیدن به مطامع او باز کند. درست در زمانی که شاه می‌کوشید در چشم رهبران امریکا مهم ترین رهبر کشورهای وابسته به امریکا در منطقه شود، دولت اقبال غلام جان نثارش با بزرگترین مسائل اقتصادی رو به رو شده و به نوعی در برابر بحران ناشی از تورم، بیکاری، فقر و گرانی عاجز مانده بود.

 

با پایان یافتن مجلس نوزدهم، انتخابات جدید می توانست عاملی باشد که مردم طبقات پایین بتوانند نظریات و مخالفتهای خود را دربارة دولت عنوان کنند. علی الخصوص این که  ادامه مطلب ...

ایران و پیمان سنتو


 

با پایان جنگ جهانی دوم، جهان با بحران جدیدی رو به رو گشت و عقاید کمونیستی به نحو غیر قابل باوری گسترش یافت. این گسترش که از زمان پیروزی شوروی بر آلمان با ایجاد احزاب چپ کمونیستی شروع شده بود پس از جنگ، هفت کشور اروپایی را به سوی خود کشید و حکومتهای سوسیالیستی را بر سر کار آورد. در فرانسه و ایتالیا احزاب کمونیستی نفوذ و قدرت فراوانی یافتند و امریکا به عنوان قدرت برتر پس از جنگ ناچار در صدد چاره جویی برآمد، علی الخصوص آنکه مناطق خاورمیانه نیز در معرض خطر قرار گرفتند و هر لحظه امکان داشت یکی از نواحی مهم مرز شوروی به کام کمونیسم سقوط کند. بدین ترتیب دولت انگلیس و متحد دیرینه‌اش امریکا به فکر اجرای سیاست سد نفوذ و مهار عقاید کمونیستی در مرزهای طویل شوروی بر آمدند و زمینۀ اتحاد و وحدت منطقه‌ای را برای مبارزه با آن در پیش گرفتند.

 

این اتحادهای منطقه‌ای از طریق پیمانهای دفاعی، سیاسی و اقتصادی انجام شد و در اروپا به نام پیمان آتلانتیک، در آسیا پیمان بغداد و در خاور دور با عنوان پیمان سنتو مشغول به کار شد و کمربندی به دور مرزهای شوروی کشید.1

 

شایان ذکر است که در آن زمان خاورمیانه و ایرانیان هنوز با چهره جهانخوار امریکا آشنا نشده بودند و به دلیل حمایت از ایران در برابر نیروهای شوروی در خروج از آذربایجان، در نزد ایرانیان مقبول بودند و گاه پاره‌ای از رجال یا سیاستمداران چون قوام السلطنه در طول دوران زمامداری خود سعی نموده بودند از حضور امریکا در کشور تا حدی از زیاده خواهیها و زورگوییهای همسایگان شمالی (شوروی) و جنوبی ( انگلیس) بکاهند. البته آغاز سیاست ایستادگی امریکا در برابر گسترش کمونیسم در جهان را می‌توان ایستادگی آن دولت در برابر شوروی در مورد تخلیه ایران داشت.2 اندکی بعد زیاده خواهیهای روسیه در مورد بغازهای ترکیه و جنگ داخلی یونان در نهایت امریکا را به حمایت از اروپا واداشت و به ایجاد پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) دست زد، تا با حضور نظامی خود در اروپا، وضعیت سیاسی آنجا را تثبیت کند.3 همزمان با تشکیل پیمان آتلانتیک، فکر ایجاد سازمان دفاعی خاورمیانه و خاور دور نیز در محافل غربی مطرح گشت به طوری که در فوریه 1949 م (بهمن 1328 ش) نجم الدین صادق وزیر امور خارجه ترکیه اظهار داشت: «دولت متبوع او ادامه و تکمیل سیستم دفاعی آتلانتیک را از طریق یک پیمان مشابه در خاورمیانه مورد مطالعه قرار داده است».4

 

چندی بعد کنستانتین تسالداریس وزیر امور خارجه یونان تأیید کرد و گفت با انعقاد پیمان دفاعی بین ترکیه، یونان، مصر، عراق، لبنان، عربستان سعودی، اردن، ایران و پاکستان موافق است. این توافق که با ارسال اسلحه و جنگ افزارهای مدرن به عراق و مصر و اردن و ترکیه کامل شد، در 25 مه 1950 م منجر به  ادامه مطلب ...

اوضاع سیاسی ـ اجتماعی ایران مقارن با انتخابات مجلس چهاردهم


با برکناری قوام‌السلطنه از مسند صدارت مقارن 1321 ش، شاه جوان محمدرضا پهلوی در پی یافتن نخست‌وزیری برآمد تا بتواند او را به عنوان پادشاهی که تا حدی قدرت و حکومت را در دست دارد بپذیرد. بدیهی بود که در آن زمان پس از اشغال ایران و فروپاشی دیکتاتوری رضاشاه، رجال فرهیخته و دانشمند در پی برقراری دموکراسی بودند که سالیان سال در طول حکومت و دیکتاتوری نظامی از آنها دریغ شده بود. بدین ترتیب کلیه توجهات به مجلس و انتخابات آن دوخته شد. مجلس چهاردهم اولین مجلس پس از سقوط رضاشاه و اشغال ایران توسط متفقین به حساب می‌آمد و می‌توانست نقشی مؤثر در سرنوشت ایران بازی کند. بدین ترتیب محمدرضا شاه از یک سو خود را در رقابت با رجال مستقل و قدرتمند چون قوام و مصدق می‌دید و از سوی دیگر از وجود رجالی چون مستوفی‌الممالک و فروغی محروم بود بنابراین چشم امید به سهیلی دوخت. سهیلی می‌توانست با حالت اطاعت خود دست کم در ظاهر مقام پادشاهی را ارج نهد.

 

بنابراین با اندیشیدن تمهیداتی پس از برکناری قوام، فراکسیونهای عدالت و میهن برای برگرداندن سهیلی با فراکسیون اتحاد ملی که به دربار نزدیک بود متحد شدند و سهیلی پس از کسب اکثریت عمدۀ مجلس با جلب رضایت نیروهای گوناگون موفقیت خود را تقویت کرد و بار دیگر به مسند صدارت چنگ انداخت.1

 

اولین واقعه مهم سیاسی و اجتماعی که در کابینه دوم سهیلی روی داد و وضعیت او را دچار بحران نمود شیوع بیماری تیفوس در شهر تهران و شهرهای شرقی ایران بود. تلاش بیش از حد  ادامه مطلب ...

مختصری از تاریخچه سینما در ایران (دوره قاجار)


 

هنگامی که ادیسون دستگاه کینوتوسکوپ 1 را اختراع کرد تا تصاویر متعدد را به نحوی پی‌در‌پی و سریع نشان دهد و آن را به صورت یک شیئ جنبنده در بیاورد، هرگز تصور نمی‌کرد که با این کشف انقلابی در جهان هنر نو ایجاد کند که سالیانه میلیونها انسان را مجذوب خود سازد. حدود یکصد سال پیش وقتی که برادران لومیر با حرکت دادن دستگاه فانوس خیال تصاویر قطاری متحرک را بر پرده سینما نمایش دادند، چنان طوفان عظیمی به پا نمودند که تا مدتهای مدید بازار هنرهای دیگر کساد شد و کلیه امکانات مادی و معنوی جهان هنر در اختیار این صنعت نوپا قرار گرفت. این هنر که پر جاذبه‌ترین پدیده قرن بیستم نامیده شد، در همان آغاز مرزهای نوینی را گشود و میلیونها نفر را محسور خود کرد و جالب اینکه بر خلاف پدیده‌های دیگر این قرن نه تنها پس از مدتی عادی و بی اهمیت نشد، بلکه جاودانه شد و ماندنی. به طوری که پس از گذشت اندک زمانی از مهمترین هنرهای عصر قلمداد شد و هنر هفتم نام گرفت.

  

این هنر در کشور ایران که از دیرباز با هنرهای نمایشی آشنایی داشت بسیار سریع رشد کرد و با نام «چراغ ‌جادو» مورد بهره‌برداری قرار گرفت و البته این نیز مانند دیگر پدیده‌های نوین از اروپا به ایران آمد. به طوری که از منابع تاریخی بر می‌آید سفر مظفرالدین‌شاه به فرنگ در سال 1279ش (1318ق) موجب آشنایی با این وسیله سرگرمی در محل آبهای گرم معدنی کنترکسویل فرانسه گشت و شاه را آنقدر مجذوب کرد که بلافاصله دستور داد میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی یک عدد آن را خریده و طرز کار آن را یاد بگیرد، تا این دستگاه عجیب را که به ظن او بر روی دیوار می‌اندازند و مردم در آن حرکت می‌کنند، به عنوان سوغات برای زنان حرمسرای خود ببرد.
 
این دستگاه که در آن زمان سینماتوگراف نامیده می‌شد خریداری شد و به دستور مظفرالدین‌ شاه، میرزا ابراهیم‌خان صحافباشی از مراسم کارناوال گل که در فرانسه برقرار بود فیلم‌برداری کرد. و همین 
ادامه مطلب ...

نقش قند در اقتصاد ایران طی سالهای بعد از انقلاب مشروطه؛ ( تأسیس کارخانجات تولید قند در ایران: 1304ش)

قند، یکی از مواد مهم مصرفی جامعه ایران در قرن 13ش بوده است، کالایی که به خاطر فقدان صنایع و عدم تولید آن در داخل ایران، به عنوان یک متاع وارداتی حائز اهمیت در برهه زمانی موردنظر شناخته می‌شد. چنان که گفته شده، در دهه1290ش، واردات قند و شکر ایران بین75هزار تا120هزار تُن در سال، متغیر بود. 1 این مسئله در آن دوره زمانی، نه تنها از بُعد اقتصادی، بلکه از جنبه سیاسی نیز به سود ایران نبود، زیرا کشور اصلی صادرکننده کالای مذکور به ایران، همسایه قلدرمآب شمالی یعنی روسیه بود. روسها در آن برهه زمانی، بیش از80 درصد قند مصرفی ایران را تامین می‌کردند که از لحاظ ارزش، معادلِ بیش از40 درصد صادرات روسیه به ایران محسوب می‌شد. در واقع، مهم ترین کالای صادراتی روسیه به ایران در آن زمان، قند به شمار می‌آمد. 2 همین امر سبب می‌شد تا این دولت بتواند از این ابزار، در راستای منافع خود، به عنوان یک اهرم فشار بر ایران استفاده نماید. به طوری که در دومین معاهده تجاری منعقده میان ایران ـ روسیه در زمان مظفرالدین شاه، روسها در عوض قرض به ایران، با تحمیل یک قرارداد گمرکی نابرابر و غیرمنصفانه، که از سوی مظفرالدین شاه و وزیر منفعت‌طلب و سودجوئی مثل امین‌السلطان مقبول واقع گردید،   ادامه مطلب ...

اعتبارات دولت در سالهای 1316 – 1315


این روزها که مجلس سخت درگیر و دار بررسی و تصویب بودجه سال 93 است شاید زیاد نام بودجه به گوشمان برسد اما خیلی از ما تصور دقیقی از بودجه نداریم. این بودجه بندی برای اجرای برنامههای کشور از گذشته های دور مرسوم بوده است.

 

بودجه عبارت است از لایحه پیش بینی شده کلیه عواید و مخارج برای مدت یک سال شمسی که باید به تصویب مجلس شورا رسیده باشد. بودجه قبل از اینکه برای تصویب به مجلس شورا برسد، باید به وسیله دولت، به سرپرستی وزارت دارایی، تنظیم و آماده شود. دولت برای این کار باید عایدات کشور را در مدت یک سال پیش بینی کند. این کار از سه طریق ممکن است:تخمین مستقیم، تسری بودجه سال ماقبل آخر به سال بعد از آن، افزودن به بودجه سال گذشته.
 
زمان تهیه بودجه هم در کشورهای مختلف، متفاوت است. قانون محاسبات عمومی ایران برای تهیه و تنظیم آن سه ماه را در نظر گرفته است. مراحل تدوین بودجه عبارتنداز: تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه، تصویب بودجه، اجرای بودجه و نظارت.
 
بودجه وظایف دولت را شناسایی،سپس آنها را در قالبهای کوچکتر با عنوان برنامه برای دولت طبقه بندی می کند که این شامل درآمدهای دولت، هزینههای جاری و سرمایهای و اعتبارات دولت است. این اعتبارات دربرگیرنده اعتبارات وزارتخانهها و موسسات دولتی وابسته به دولت و ...است.
 
در زیر سعی شده فهرست اعتبارات دولت در فاصله سالهای 1316- 1315 بررسی شود. اعتبارات اعطایی عبارتنداز: 1. اعتبارات اعطایی به ادارات انحصار دولتی تریاک و دخانیات، 
ادامه مطلب ...

فرار بدون بازگشت شاه از وطن


 

26 دی ماه سال 1357 سالروز فرار شاه از ایران است؛ فراری که دفتر سلطنت پهلویها و زندگی مردم ایران زیر سلطه قدرتهای استکباری جهان را برای همیشه فرو بست. این نخستین باری نبود که شاه فرار را بر قرار ترجیح می‌  داداما اگر در سال 1332 با کودتایی سیاه، امریکا مهره دست نشانده خود را به کرسی حکومت بازگرداند در سال 57 دیگر نه جامعه پذیرای سلطنت بود و نه شاه توان رویارویی با موج خروشان انقلابیونی را داشت که به رهبری حضرت امام خمینی (ره) خواستار برپایی نظام سیاسی نوینی بر مبنای احکام و قوانین اسلامی بودند. فرار شاه آغاز فصلی جدید در حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه ایرانی بود. در گفت وگو با مظفر شاهدی کارشناس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ماجرای فرار شاه ، وقایع زمینه ساز و نتایج این واقعه در پیروزی انقلاب را با هم مرور می کنیم.

 

خروج و به‌عبارت دیگر، فرار محمدرضا شاه در 26 دی‌ماه 1357، دومین فرار او از ایران بود؛ چرا در فرار اول، شاه با کودتای 28 مرداد 1332، به سلطنت بازگشت اما بار دوم این اتفاق رخ نداد و شاه از حمایت کشورها و دولتهای حامی خود محروم ماند؟
واقعیت این است که میان ماهیت حوادث و رخدادهای سیاسی و اجتماعی ایران در سالهای پایانی دهه 1320 و اوایل دهه 1330 که نهایتاً به کودتای 28 مرداد 1332 منتهی شد، با آنچه در سالهای پایانی عمر رژیم پهلوی شاهد آن بوده‌ایم، تفاوتهای اساسی وجود دارد. درست است که در هر دو این مقاطع محمدرضا شاه را در صف مخالفان و دشمنان داخلی و به‌ویژه خارجی ملت ایران می‌بینیم، اما، در هر یک از این دو مقطع مهم و حساس کشور ملت ایران دو هدف جداگانه را دنبال می‌کردند. در دو سه ساله منتهی به کودتای 18 مرداد 1332، ملت ایران نهضت ملی کردن نفت و مبارزه با استعمارگران خارجی را دنبال می‌کرد؛ اما، قیام ملت ایران در مقطع سالهای 1356- 1357، هدف بنیادی‌تر، بزرگتر و سرنوشت‌سازتر سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری نظام سیاسی جدیدی را دنبال می‌کرد. بنابر این، در مقطع نخست، به رغم مقابله آشکاری که شاه با منافع و خواستهای ملت ایران و همگامی‌ای که با کشورهای خارجی ناقض حقوق و منافع مردم ایران (انگلستان و آمریکا) داشت، قاطبه رهبران نهضت (که البته به‌تدریج اختلافات جدی‌ای هم با یکدیگر پیدا کردند) برنامه و هدفی در راستای از میان برداشتن احتمالی نظام شاهنشاهی پهلوی دنبال نمی‌کردند. بگذریم از این‌که در میان اقشار وسیعی از مردم کشور، مخالفتها و انتقادها از عملکرد شاه بس جدی و گسترده شده بود و چه بسا برای سرنگون ساختن کلیت نظام وقت هم آمادگیهایی نسبی به‌وجود آمده بود، اما، در این باره هیچ برنامه و استراتژی مشخص و از پیش تعیین شده‌ای وجود نداشت. به ‌واقع هم معلوم نبود اگر، کودتاچیان موفق به سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق نمی‌شدند، 
ادامه مطلب ...

اَهورامَزدا

اَهورامَزدا نامِ خدای یکتا در مزدیسنا است. دیگرگویشهای این واژهٔ دینی، اهوره مزدا، هُرمُزد، هُرمَزد، هورمَزد و اَهُرمَزد و اورمزد هستند.

اهورامزدا واژه‌ای ترکیبی است و از اهورا و مزدا تشکیل شده‌است. در گاتاها گاهی اهورامزدا جدا از هم بکار رفته است.

واژه اهورامزدا به گونه‌های «مزدا اهورا» یا «مزدا» ۱۵۵ بار در گات‌ها بازگو شده استمزدا در بعضی بندهای گاتاها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و به یاد داشتن است. این واژه در سانسکریت مَذِس، به معنی دانش و هوش می‌باشد. بنابراین وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شده‌است از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا برداشت کرده‌اند. اهورا از دید واژه شناسی از واژه ی "اسورا" هندی گرفته شده(اسوراها) که نام گروهی از خدیان در برابر گروهی دیگر "دیو" ها بوده است.

ر هندوستان، دیرتر، اسورا ها خدایان بد و دیوان خدایان نیک دانسته شده ولی در ایران وارونه ی این روی داده است.[نیازمند منبع] پس اهورا مزدا روی هم برابر خدای دانش و خرد است. همچنین فردوسی بزرگ در سرآغاز و نخستین بیت شاهنامه٬ با تیزبینی هنرمندانه و ویژه‌ای اهورامزدا را «خداوند جان و خرد» ترجمه کرده است.

هستی بخشیده‌است پس در واقع او از عدم می‌آفریند و با خود تنهاست. برای اهورا مزدا در هرمزد یشت، در حدود شصت صفتِ نیک آورده شده و تقریباً همهٔ چیزهای خوب به وی منتسب شده‌است. همچنین او در مزدیسنا دارای شش صفتِ برجسته زیر است:

سپنتَه مَینیو یعنی مقدس‌ترین روان، خشثره ویرنه بگویش امروزی شهریور یعنی شهریار و پادشاهی که باید انتخاب و برگزیده شود، سپنتَه آرمیتی است یعنی پارسایی مقدس. هورتات بگویش امروزی خرداد بمعنی جامعیت و رسایی و امرتات جاودانگی و بی مرگی است. او اشه یعنی راستی و درستی و قانون ایزدی و پاکی است. همچنین وهومَنَه است به معنی خوب منش. این صفات در مزدیسنا به نامِ امشاسپندان خوانده می‌شوند و پایه های کمال در دین زرتشتی است برای رسیدن به روشنایی بی پایان.از این هفت امشاسپندان است که هفت شهر عشق و هفت آسمان و هفت خوان اسفندیار و هفت خوان رستم و هفت سین و هفت کشور و ... برداشت شده است.

بر اساسِ کتابِ بندهشن که در اواخر دوره ساسانیان نوشته شده، نیروی مخالفِ  ادامه مطلب ...

میرزا محمد تقی‌خان فراهانی معروف به امیر کبیر که بود؟!!!

«میرزا محمد تقی‌خان فراهانی» (زاده: ۱۱۸۶، درگذشته:۲۰ دی ۱۲۳۰) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدر اعظم های ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی بنیان‌گذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری‌های نو به فرمان او در تهران پایه‌گذاری شد. هم‌چنین انتشار روزنامهٔ وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی به‌شمار می‌آید. امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور  ناصرالدین شاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده‌است.

بی نینگ انگلیسی که همراه وزیر مختار انگلیس امیر را ملاقات کرده وی را فردی درشت و تنومند و هوشمند توصیف کرده است. بی نینگ می‌نویسد امیر در جوانی اهل کشتی بوده و اندام قوی و درشت وی هم موید همین مطلب است. از پهلوانی امیر اطلاعی در دست نیست اما ورزش زورخانه در زمان وی رایج‌ترین ورزش بود. لباس امیر جبه بود و به منشیانش نیر دستور داده بود جبه به تن کنند. امیر کلاه بلندی بر سر می‌گذاشت و موهای وی بلند و از نوع به اصطلاح پاشنه نخواب بود. وزیر مختار انگلیس در یکی از گزارش‌هایش می‌نویسد پول دوستی که صفت بارز ایرانیان است به هیچ وجه در امیر راهی ندارد. همه وی را فردی مورد اطمینان و غیر قابل فساد می‌دانستند. دکتر یاکوب ادوارد پولاک اتریشی می‌نویسد: پولهایی که به امیر می‌دادند و نمی‌گرفت همگی خرج کشتنش شد.


مقتل امیرکبیر در حمام فین کاشان

حسن مستوفی الممالک

میرزا حسن مستوفی‌الممالک (13 مهر 1254 برابر 5رمضان 1292 ه‍. ق. آشتیان - 6 شهریور 1311 تهران)، معروف به «آقا»، سیاست‌مرد ایرانی و چند دوره نخست‌وزیر ایران در دورهٔ قاجار و دورهٔ رضاشاه بود.


تبارنامهٔ خاندان آشتیانی، شاخهٔ میرزا کاظم آشتیانی










 
 
میرزا محسن آشتیانی
 
 
 































 
 
 



 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
میرزا کاظم آشتیانی
 
 
 
 
 

 
 
 
میرزا هاشم
 
 
 
 
 
میرزا آقاسی‏‌بیگ
 

 



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
میرزا حسن
 
 
 
 
 
 
میرزا حسین
 
 
 
 
 
 
فیروز میرزا
پسر عباس میرزا
 
 
 
 









 










 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
میرزا یوسف
آشتیانی
 
 
دختر
 
 
 
میرزا هدایت‌الله
وزیر دفتر
 
 
 
نجم‏‌السلطنه
 
 
 
 
عبدالحسین
میرزا فرمانفرما









 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 









 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
حسن مستوفی
 
 
میرزا محمدحسین
وزیر دفتر
 
میرزا علی
موفق‏‌السلطنه
 

محمد مصدق
 
آمنه
دفترالملوک
 
 
 
 
فیروز نصرت‌الدوله
 









 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 









 
 











 
 
 
 
 
میرزا محمد
عین‏‌الممالک
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
مظفر فیروز
 
مریم فیروز
 









 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 









 
 











 
 
 
 
 
احمد متین دفتری
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
عبدالعزیز
فرمانفرمائیان
 









 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 









 
 











 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
منوچهر
فرمانفرمائیان
 









 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 









 
 











 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ستاره
فرمانفرمائیان
 









 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 









 
 











 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
محمدحسین
فیروز
 









 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اسکندر فیروز

سرپرسی سایکس که بود؟!!!

سر پرسی مولس‌ورث سایکس (به انگلیسی: Sir Percy Molesworth Sykes) ‎ (زاده 28 فوریه 1246/1867 خورشیدی - درگذشته 11 ژوئن1324/1945) خورشیدی) ژنرال، نویسنده، و جغرافیدان انگلیسی است.


فعالیت‌ها

سایکس در سال ۱۸۹۲ میلادی در هنگهای ارتش هندوستان خدمت کرد در آنجا با زبان فارسی آشنا شد. دو سال بعد به ایران آمد و کنسولگری انگلیس در کرمان را به‌راه انداخت. در سال ۱۸۹۸ م کنسولگری سیستان را بنا نهاد. در سال ۱۹۰۱ در جنگهای ترانسوال آفریقا شرکت کرد. بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۳ سرکنسولگر انگلیس در خراسان بود. در سال ۱۹۱۵ سرکنسول ترکستان چین بود. در سال ۱۹۱۶ میلادی به فرماندهی پلیس جنوب ایران   ادامه مطلب ...

هیتلر که بود؟!!!

آدولف هیتلر  (زادهٔ ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ – درگذشتهٔ ۳۰ آوریل ۱۹۴۵) رهبر کاریزماتیک حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان (حزب نازی) بود. او بین سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ صدر اعظم آلمان و از ۱۹۳۴ به بعد، هم‌زمان در مقام پیشوای رایش آلمان بزرگ نیز حکومت کرد.

هیتلر به عنوان یک کهنه‌سرباز نشان‌دار جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۰ میلادی به حزب نازی پیوست و در سال ۱۹۲۱ به ریاست آن رسید. او در سال ۱۹۲۳ به خاطر شرکت در کودتایی نافرجام معروف به «کودتای آبجوفروشی مونیخ» به تحمل ۵ سال زندان محکوم شد و در همین دوران کتاب نبرد من را نوشت. او پس از آزادی از زندان، با ترویج ایده‌های ملی گرایی، ضد کمونیستی، یهودستیزی و ایراد سخنرانی‌های پرشور بر ضد پیمان ورسای، حامیان بسیاری در کشور آلمان به‌دست‌آورد. هیتلر در سال ۱۹۳۳ به مقام صدراعظمی رسید. مجموعهٔ ارتشی-صنعتی آلمان در زمان صدارت وی توانست قوای تحلیل رفته این کشور را ترمیم و آن را تبدیل به یکی از قدرت‌های برتر اروپا در زمان خود نماید. هیتلر سیاست خارجی خود را با هدف سیاست لبنسراوم دنبال نمود و یکی از دلایل نخست و عمده وقوع جنگ جهانی دوم تهاجم به لهستان در ۱۹۳۹ بود که در نتیجه، بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. جنگی که بین دو قدرت نیروهای محور و نیروهای متفقین درگرفت و در طی این مدت اروپا و همچنین سایر نقاط دنیا شاهد ویرانی‌ها و تلفات بسیار بود. اگرچه در عرض سه سال، آلمان و نیروهای متحدش بیشتر مناطق اروپا، بخش‌های بزرگی از آفریقا، شرق آسیا و اقیانوسیه را اشغال کردند اما نیروهای متفقین از سال ۱۹۴۲ به بعد، از آنان پیشی گرفته و در سال ۱۹۴۵، رایش آلمان بزرگ را از هر سو احاطه نمودند.

هیتلر در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵ در روزهای پایانی نبرد برلین با اوا براون که برای سال‌های طولانی معشوقهٔ او بود ازدواج کرد. در ۳۰ آوریل یعنی یک روز پس از ازدواجش، به همراه همسرش خودکشی کرد.